افشار در دام رونق / نژادی که تولید را دو برابر میکند
تاریخ انتشار: ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۸۷۹۴۳
به روستای کمر سبز در ۱۲۰ کیلومتری شهرستان خوسف رفتیم روستایی که شغل بیشتر مردم آن کشاورزی و دامپروری است.
با آقای رمضانی دامدار اهل این روستا که توانسته با اصلاح نژاد میش افشار در گوسفندان خود بهره وری دو چندان داشته باشد هم صحبت شدیم او میگوید: بعد از بازنشستگی با توجه به اقلیم این منطقه و علاقهای که به پرورش دام داشتم در این روستا مشغول به دامپروری شدم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او افزود: به دلیل مقرون به صرفه بودن و چندقلوزایی به فکر اصلاح نژاد افتادم و میش نژاد افشار را از یکی از روستاها تهیه و با میش محلی خودمان تلاقی کردم.
آقای رمضانی میگوید: تصمیم گرفتم به جای اینکه ۱۰ رأس گوسفند داشته باشم که هر کدام یک گوسفند به دنیا بیاورند اصلاح نژاد را انجام دهم تا هرکدام ۲ یا سه بره بزایند و تعداد گوسفندان گله زیاد شوند که این از نظر اقتصادی برای من خیلی به صرفه است.
شیرینی دامداری با چند قلوزایی نژاد افشار
در بین گله آقای رمضانی تعداد برههای تازه متولد شدهای را مشاهد کردم که چندقلو بودند و ثمره اصلاح نژاد میش افشار بود.
این دامدار موفق در حالی که دو بره تازه متولد شده را در آغوش گرفته به ما میگوید: گوسفندان من قبل از اصلاح نژاد تنها یک قلو به دنیا میآورند، ولی اکنون یا دو قلوزا و یا سه قلوزا شده اند و هیچ چیزی برای یک دامدار شیرینتر از این نیست.
او میگوید: به دامداران و کسانی که برای پرورش گوسفند زحمت میکشند توصیه میکنم که حتماً اصلاح نژاد را انجام دهند تا بتوانند بهره وری بهتر و بیشتری داشته باشند چرا که این کار به نوعی امید و انگیزه تولید را در دل دامدار به وجود میآورد.
بیشتر بخوانید
استقبال دامداران از واحدهای پرورش بز سانَن تولید ۴ هزار و ۶۰۳ تن گوشت گوسفند در خراسان جنوبی برکت خدایی که کام کشاورزان و روستائیان را شیرین میکندهمسر آقای رمضانی هم که در کار دامداری پا به پای او تلاش میکند در مورد مزایای این نژاد میگوید: شیر این نژاد پرچرب و مقوی است که ما بهترین کره، دوغ و ماست را از آن تهیه میکنیم.
او در ادامه میگوید: پشم این نژاد از نظر کمیت و کیفیت در مقایسه با سایر گوسفندان بومی استان متفاوت است و پشمی نرم و کاربردی دارد.
این بانوی دامدار با اشاره به وزن دهی خوب نژاد افشار میگوید: قدرت راهپیمایی و کوهپیمایی خوب این نژاد و سرعت رشد بالای آن باعث شده که خیلی از دامداران این نژاد را از ما خریداری کنند.
دغدغهای از جنس تأمین آذوقهآقای رمضانی دامدار اهل روستای کمر سبز البته در کنار اشتیاق استفاده از نژاد افشار، دغدغه مهمی هم دارد او میگوید: تنها مشکل و دغدغه من برای پرورش گوسفندان، تأمین آذوقه است چرا که آب در این روستا کم است و نمیتوانیم محصولی را بکاریم.
او بیان کرد: با افزایش قیمت علوفه و خوراک دام و از سویی نداشتن نقدینگی، ناچار شدم چند رأس دام خود را به فروش برسانم تا بخشی از خوراک دیگر دامها را فراهم کنم.
او میگوید: جهاد کشاورزی باید به ما کمک کند و نهادههای دامی از جمله یونجه، کنسانتره و سبوس را با قیمت تعاونی یا سهمیهای بدهد تا حداقل نیمی از مشکلات ما برطرف شود.
نژاد پرگوشت افشار را دریابیم
از بین ۲۷ نژاد بومی در ایران، نژاد افشار به دلیل ویژگیهای منحصر به فردش در کانون توجه دامداران قرار گرفته است.
سرعت رشد بالای این نژاد، سازگاری و عادت آن با شرایط آب و هوایی و بالا بودن نسبی دوقلوزایی این نژاد نسبت به سایر نژادهای گوسفند باعث شده که این نژاد از سال ۱۳۹۰ وارد خراسان جنوبی شده و حدود ۲ درصد گوشت تولیدی از این نژاد باشد.
این نژاد در بیشتر شهرستانهای استان از جمله بیرجند، خوسف، فردوس و نهبندان در حال پرورش دادن است و میطلبد که جهاد کشاورزی علاوه بر آموزش تخصصی به بهره برداران و علاقمندان به پرورش این نژاد، حمایتهای لازم را برای تأمین علوفه و آذوقه انجام دهد تا بتوانند گامی در جهت رونق صنعت دامداری و افزایش تولیدات گوشت بردارند.
گزارش از سمیرا گنجی
باشگاه خبرنگاران جوان خراسان جنوبی بیرجندمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: نژاد چندقلوزایی گوسفند اصلاح نژاد آقای رمضانی اصلاح نژاد نژاد افشار او می گوید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۸۷۹۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فراز و فرود نوغانداری در گیلان /تجارت پر سودی که از رونق افتاد
ایسنا/گیلان گیلان خاستگاه صنعت نوغانداری ایران بود و پرورش کرم ابریشم و تولید نخ ابریشم در گیلان به حدود ۱۴ قرن پیش بازمیگردد. در دورههای مختلف تاریخ، تولید و تجارت ابریشم، زمینهساز رقابتهای مهم سیاسی و نظامی در خطه شمال کشور شده بود. در دوره صفوی گیلان قطب تولید و تجارت ابریشم میشود، با انقراض صفویه، نوغانداری افول میکند و از میانه دوره قاجار به سمت مدرن شدن میرود و تا دهه ۶۰ این روند ادامه داشت.
صدای چرخش دوک نخ ریسی با صدای «فاخته» درهم آمیخته و بانوی خانه، پیلههای ابریشم را از هم باز کرده و با سرعت و مهارت، به نخ تبدیل میکند؛ از خاطراتش میگوید:« جوان که بودم، با تابیدن و فروش همین پیلهها برای خودم کلی درآمد داشتم. تازه ما پیلههای نُخاله را میرشتیم، پیلههای خوب را میفروختیم.
پدر من، چهار تلانبار نوغان ( سازههای مخصوصی که برای پرورش کرم ابرایشم استفاده میشد) داشت، نوغانداری زحمت داشت، ولی درآمدش هم خوب بود. یک تلانبار خرج یک عروسی را درمیآورد. تل انبار حداقل دو متر بالاتر از زمین ساخته میشد، با نردبان از تلانبار بالا میرفتیم و روزی سه بار گاهی چهار بار، به کرمها برگ توت میدادیم. آن زمان برق نبود، شب تاریک، با فانوس میرفتیم بالای تلانبار تا برگ توت بگذاریم. از اول بهار تا دو ماه کارمان همین بود. بعد از اتمام دوره خواب، بسته به تعداد تلانبار، ۱۰روز کج چینی (جدا کردن پیله ابریشم از تلانبار) داشتیم.
همه خواهر و برادرها از صبح زود میرفتیم برای جمع کردن و پختن پیلهها. اگر دیر میجنبیدیم، کرم، پیله را سوراخ میکرد، باید سریع پیله را میانداختیم در آب جوش و نخ میگرفتیم. هرکدام خوب بود، میفروختیم و هر پیلهای که ضعیفتر بود، با دوک دستی برای مصرف خودمان نخ میرشتیم. با این نخ لباس میبافتیم، چادرشب میبافتیم برای دوخت خیاطی استفاده میکردیم. خلاصه نوغانداری همهاش سود است، اما به شرطی که خریدار باشد. »
نقی کاظم نژاد، یکی از تولیدکنندگانی است که هرسال تل انبار میگذار و میگوید: «من از بچگی در این باغ توت بزرگ شدم. آن زمان از جاده اصلی چمخاله تا روستای یعقوبیه، درخت دیگری جز توت نبود. دو ماه بهار اقتصاد این منطقه با نوغانداری میگذشت. نوغانداری دیگر صرفه اقتصادی ندارد. ابریشم هم مانند کنف از بین رفته، بچه که بودم، تولید کنف را توسط پدربزرگم دیده بودم. گیاه کنف را لای گل و لای می گذاشتند و طی فرآیندی از آن نخ میگرفتند.»
از میان باغ توت به سمت تلانبار میرویم و او شیوه نوغانداری را توضیح میدهد: «طول نوغانداری حدود ۳۵روز است. هفته اول اردیبهشت که تمام شد، تخم را به صورت جعبهای از اداره نوغان میخریم، اتاق را تا ۲۵ درجه گرم میکنیم. در مدت دو تا سه روز لارو بیرون میآیند. سپس، برگ توت دادن را روزی سه بار شروع میکنیم. ۱۰ روز بعد کرمها را میآوریم روی تلانبار؛ تلانبار باید از سطح زمین بلند و زیر آن خالی باشد تا هوا جریان پیدا کند. بعد از این، برگ توت خوردن بیشتر میشود. نوغان، سه تا چهار مرحله خواب دارد.
خواب اول بعد از سه روز، یعنی سه روز پیوسته برگ میخورد، سپس۲۴ ساعت هیچ برگی نمیخورد. ما میگوییم خوابیده است. بعد تغییرشکل میدهد که ما نوغاندارها میفهمیم. دوباره برگ دادن را شروع میکنیم. مرحله دوم هم سه روز است. خواب سوم ۴۸ ساعت است. یعنی سه روز میخورد ۴۸ساعت میخوابد. بعد از خواب سوم، روی تلانبار گیاهان کرف میریزیم تا کرم موقع تنیدن، تار خود را به برگهای کرف مستحکم کند. بعد از تنیدن پیله هشت تا ۱۰ روز صبر میکنیم، سپس کجچینی شروع میشود و پیلهها را پخته و نخ میگیریم. قبلا تخم ژاپنی، کرهای، ایتالیایی و حتی برزیلی بین نوغانداران توزیع میشد. تلفاتش کم بود، بازدهی بالا. تخم خوب نباشد، هم ضایعات دارد و هم تلفات. کیفیت ابریشم تولید شده هم پایین میآید. »
بر اساس منابع مکتوب، پرورش کرم ابریشم و تولید پیله و نخ ابریشم در گیلان به حدود ۱۴ قرن پیش بازمیگردد و گیلان خاستگاه صنعت نوغانداری ایران بود. در دورههای مختلف تاریخی، تولید و تجارت ابریشم، زمینهساز رقابتهای مهم سیاسی و نظامی در خطه شمال کشور شده بود. در دوره صفوی گیلان قطب تولید و تجارت ابریشم میشود و بازرگانان اروپایی از مسیر دریای کاسپین، وارد ایران میشوند و ابریشم گیلان مهمترین کالای تجاری بازارهای ایران بوده و نقش پررنگی در اقتصاد دولت ایفا میکرد.
سود حاصل از تجارت ابریشم، مهمترین عامل توجه دربار صفویه به گیلان میشود. به نحوی که تا پیش از صفویه، گیلان توسط حاکمان محلی اداره میشد ولی شاه عباس صفوی، گیلان را ضمیمه دولت مرکزی کرد تا سود حاصل از تجارت ابریشم به دربار صفوی برود. با انقراض صفویه و آشوبهای داخلی، تولید ابریشم نیز دچار افول میشود. در دوره قاجار، بیماری موسوم به «پبریم کرم ابریشم» از یک سو و سیاستهای استعماری، باعث رکود نوغانداری در گیلان میشود.
از نیمه دوره قاجار و با سفر شاهان قاجار به اروپا، تلاش برای استفاده از الگوهای مدرن برای توسعه نوغانداری آغاز میشود و « به دستور میرزا تقی خان امیرنظام»، تعدادی از هنروران ابریشم کاشان برای آموزش علمی ابریشم بافی راهی استانبول میشوند. در گیلان نیز مدارس ابریشم زیر نظر استادان فرانسوی تاسیس و کارخانه ابریشمکشی امینالضرب در رشت راهاندازی میشود. این تلاشها سبب شد تا در اواخر قاجار تمایل به مدرن شدن در زمینه ابریشم نیز تاثیر گذار باشد، تا جاییکه آموزش نوغانداری جزء برنامههای آموزشی نخستین مؤسسه آموزش کشاورزی کشور (مدرسه فلاحت در کرج) قرار گرفت.»
مدرن کردن صنعت نوغانداری در دوره پهلوی شتاب بیشتری میگیرد و با دعوت کارشناسان ژاپنی از سوی دولت، اقدامات موثری در اصلاح باغهای توت و مزارع پرورش کرم ابریشم انجام میشود. این روند تا دهه ۷۰ ادامه مییابد اما عوامل متعددی از جمله، عدم کنترل واردات نخ ابریشم، خصوصیسازی کارخانههای ابریشم کشی، عدم حمایت از بومیسازی فناوری تولید تخم نوغان هیبرید و... کمر صنعت هزار ساله نوغانداری گیلان را میشکند.
برای نسلی که دوران شکوفایی نوغانداری گیلان را ندیده است، تصویرسازی ذهنی باغهای توتی که در سفرنامههای دوره قاجار توصیف شده، شگفتآور است. به عنوان نمونه، «کلاویخو» فرستاده پادشاه اسپانیا (۱۴۱۲ م) درباره ابریشم گیلان مینویسد:« همه گونه ابریشم و پارچه ابریشمی آن به سلطانیه و از آنجا به دمشق و دیگر قسمتهای سوریه و ترکیه صادر میشود.» و یا «جوزافا باربارو» (۱۴۱۳-۱۴۹۴ م) سفیر ونیز در سفرنامهاش مینویسد:« در طول کرانه دریای کاسپین شهرهای بسیاری را دیدهام که بهترین پارچه ابریشمی را میبافتند.» همچنین، «نیکلا شانسون» فرانسوی در دربار صفوی، به نقش ابریشم گیلان در اقتصاد ایران و دربار صفوی اشاره دارد و مینویسد: «گمرک گیلان برای شاه هشتاد هزار تومان که سه میلیون و شش صد هزار لیو میشود، عایدی فراهم میکند.»
از این دست گزارشها کم نیستند و برای نسلی که صنعت پرسود نوغانداری را ندیده، تصور اندازه و حجم۴۲۳ هزار مَن کلاف ابریشم سفید سخت است. (هر من معادل ۳کیلوگرم است) سخت است تصور کنی، تولید ۱۰۰۰ بقچه ابریشم در ایران عصر صفوی یعنی چقدر! ابریشمی که ۸۰ درصد آن توسط مردم گیلان تولید میشد (سید رحمان حسنی، ابریشم در عصر قاجار و تجارت آن از طریق دریای خزر)
زمانی گیلان بخاطر تولید ابریشم، «دارالمنفعت» نامیده میشد و شهرستانهای لاهیجان و لنگرود بیشترین سهم تولید را داشتند. شهرستان لنگرود در دهههای ۶۰، ۷۰ و ۸۰ خورشیدی بیشترین مشارکت در تولید پیله را داشت و پس از آن شهرهای لاهیجان، شلمان، آستانه اشرفیه، رشت، صومعه سرا، فومن، شفت، بندرانزلی و تالش در پرورش کرم ابریشم فعال بودند. (پیشین)
در حال حاضر نوغانداری افتان و خیزان به حیات خود ادامه میدهد و معدود نوغانداران، با تلانبارهای محدود به شیوه سنتی نوغانداری میکنند. افول نوغاندرای نیاز به آمار و ارقام ندارد و از ویرانههای کارخانه ابریشمکشی شادروان امینالضرب در شهر رشت، ساختمان متروکه اداره نوغان لنگرود و کارخانه ابریشمکشی تعطیل شده موسوم به «فلاطوری» لاهیجان - که توسط یک شرکت یونانی تاسیس شده بود و باغ توت «پرنیان »شهر صومعهسرا - که متروک شده است- وضعیت نوغانداری گیلان آشکار است.
ساختمان مخروبه کارخانه ابریشمکشی امینالضرب در شهر رشت
انتهای پیام